سایت شخصی صادق سلمانی

ولتست، یادگیری ماشین، پایتون، فرازآوری مصنوعی

سایت شخصی صادق سلمانی

ولتست، یادگیری ماشین، پایتون، فرازآوری مصنوعی

سایت شخصی صادق سلمانی

مطالبی که در این سایت نوشته می‌شود به منزله تخصص من در آن‌ها نمی‌باشد، بلکه صرفاً آغازی است در مسیری طولانی برای یادگیری بهتر و عمیق‌تر.

آخرین نظرات
  • ۱۶ خرداد ۹۸، ۰۰:۲۳ - محمد
    عالی
  • ۱۴ آذر ۹۷، ۱۸:۰۶ - خ
    عالی
  • ۸ آذر ۹۷، ۲۰:۰۷ - محمد علی
    احسنت

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تخصص» ثبت شده است

جان اف کندی (رئیس جمهور اسبق آمریکا) در یکی از سخنرانی‌های خودش جمله خیلی زیبایی رو میگه: نگویید دولت و کشور برای من چه کرد، بگویید من برای کشورم چه کردم.

اگر در این مدت دقت کرده باشید برخی نامزدهای انتخاباتی می‌گویند من فلان میلیون شغل ایجاد می‌کنم یا مثلا فلان تعداد آدم بیکار رو یارانه می‌دهم و غیره. من کاری به سیاست و این حرفا ندارم. مشکلم با نوع نگاه خود ماست. خب مطمئناً اون کاندیدای محترم یک چیزی دیده که اینطوری تبلیغ میکنه. یقیناً او پی برده است که ما ایرانی‌ها دنبال کار کم، کار پشت میز نشینی، پول مفت ماهیانه و تلاش کم هستیم که  اینگونه تبلیغ می‌کند. همون روز به خودم آمدم و گفتم ببین کارمان به جایی رسیده که باید در یک سایتی ثبت نام کنیم و منتظر بمانیم تا یک شغل برای ما پیدا شود و آن هم شغلی که درآمدش فقط برای زنده ماندن خوب است! خب این وسط جایگاه خدا چی میشه؟ یعنی من دارم  علناً توحید رو زیر پا میذارم و به جای اینکه به خدا توکل کنم و تلاشم رو در حد نهایتش انجام بدهم، سریع در یک سایت ثبت نام می‌کنم و بعدش بیکار در خانه می‌نشینم تا دولت برایم کار پیدا کند! خدا شاهده هنوز در بین دوستانم چنین افرادی هستند که در خانه نشسته‌اند که دولت برای آن‌ها کار پیدا کند.

مشکل ما این هست که دوست نداریم از کم شروع کنیم و به تدریج بالا برویم. از همان اول حقوق ماهیانه میلیونی می‌خواهیم. از همان اول خودمون رو با مهندسی مقایسه می‌کنیم که با ۱۰ سال سابقه کار چنین حقوقی را دریافت میکنه. یکی از مهندسان مناطق نفت خیز جنوب که اتفاقا با مدرک لیسانس هم در آنجا کار می‌کنه (با سابقه احتمالا ۱۰ تا ۱۲ ساله) اینقدر به نرم‌افزارهای شبیه‌سازی تسلط داره که الآن در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده و خودشان نرم‌افزار تولید می‌کنند و درآمدش هم بالاست. دقت کردید: مدرک لیسانس، تخصص بسیار زیاد روی کدنویسی و نرم افزارها، درآمد چندین میلیونی و بیش از ۱۰ سال سابقه کار. همه این‌ها با هم لازم هستند.

این نگاه که چرا دولت مرا استخدام نمیکنه یک نگاه از جایگاه ضعف هست. به قول خیلی از افراد با تجربه صنعت، آدم متخصص بیکار نمیمونه. پس اگر بیکاریم، مهارت خاصی نداریم. اگر خود من الآن نمی‌توانم در حین سربازی کار کنم و پول در بیاورم، به دلیل آن است که هنوز آنقدر مهارت و تخصص ندارم و گرنه خیلی‌ها هستند که با شرایط مشابه من در حال کسب درآمد هستند. مشکل ما این هست که عادت به آب باریکه کرده‌ایم. باید عادت کنیم از کم شروع کنیم و فکر استخدام دولتی و پشت میز نشینی را از کله خود بیرون کنیم.

جدیداً کسانی که مدام از بیکاری و استخدام دولتی و اینجور چیزها حرف می‌زنند رو سریعاً از دایره دوستانم حذف می‌کنم. حس می‌کنم اینها امید و توکلشون به خدا رو از دست دادن.

پی نوشت یک: طبق قراری که گذاشته بودیم، ۴ نفر از دوستان همراه سایت را در نمایشگاه دیدم و یک سری فایل ویدئویی آموزش اکلیپس در اختیار آن‌ها گذاشتم که واقعا فایل‌های خوبی هستند و ان شاءالله که با دقت آن‌ها را ببینند و یاد بگیرند.

پی نوشت دو: چقدر چینی در نمایشگاه اومده بود.


۲ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۵۵
صادق سلمانی


در این مدت سوالات متعددی از من شده است که در حال انجام چه کاری هستم و چه تصمیمی برای آینده ام دارم. به صورت پراکنده به اینگونه سوالات جواب داده ام ولی حدود دو ماه است که در حال گردآوری آموخته هایم در این چند سال اخیر هستم تا بتوانم آن را در قالب یک فایل الکترونیکی ارائه کنم.

من در دو سال اخیر به افراد متخصص و با تجربه بسیاری در شرکت ها و دانشگاه های مطرح ایران و دنیا ایمیل زده ام و سوالاتم را پرسیده ام. سعی کرده ام در این کتاب الکترونیکی برایند آن ها را برای شما بیان کنم.

سوالاتی از قبیل:

  • اپلای کنم یا نه؟
  • دکترا بخوانم یا نه؟
  • کدام دانشگاه ادامه تحصیل بدهم؟
  • چه گرایشی بروم؟
  • چه مهارت هایی کسب کنم؟
  • چگونه توانمندی ها و مهارت هایم را بیشتر کنم؟
  • چگونه فردی متخصص بشوم؟
  • چه نرم افزارهایی مهمتر هستند؟
  • چگونه حوزه مورد علاقه ام را پیدا کنم؟
  • چگونه درآمد کسب کنم؟
  • چگونه روی برند شخصی خودم کار کنم؟
  • و سوالات متنوع دیگر


برخی از سرفصل های کتاب را در زیر آورده ام:

1- با فقط بخشی از پول اپلای چه کارهایی می توانیم در ایران انجام دهیم تا به درآمد و تخصص بیشتری برسیم؟

2- اهمیت ریاضیات در آینده هر مهندس؟

3- چگونه به کدنویسی علاقمند شویم؟ چه زبانی را انتخاب کنیم؟

4- چگونه هندبوک شخصی خود را تألیف کنیم و از آن در مسیر پیشرفت تخصصی خود کمک بگیریم؟

5- اهمیت فهم و درک پشت صحنه نرم افزارها؟

6- چرا انجام پروژه با داده های واقعی کارایی ما را افزایش می دهد؟

7- چگونه با وبلاگ نویسی و تولید محتوای اصیل، یک رزومه آنلاین برای خود ایجاد کنیم؟

8- چرا تهیه گزارش از پروژه ها و فعالیت هایمان حائز اهمیت است؟

9- چند نکته در مورد کنکور ارشد نفت

10- آیا در این اوضاع و شرایط باید تغییر رشته دهیم؟!!

11- مجلات و کنفرانس ها و دوره های آموزشی رو پیگیری کنید

12- تمرکز و تخصص گرایی در انجام فعالیت ها

و ...

در این کتاب قصد دارم که جواب ایمیل هایم را به صورت طبقه بندی شده بگویم. البته مطالب کتاب بر اساس تجربیات خودم و مسیر کاری و تحصیلی خودم نوشته شده است ولی مطمئناً برای شما هم بسیار مفید خواهد بود. در هر صورت من سعی کرده ام تمام نکاتی که را از سال 92 تا حالا در دفترچه ام نوشته ام را در این کتاب نیز بیان کنم. همچنین خاطرات خودم در مورد نحوه یادگیری برخی مهارت ها را نیز در آن نوشته ام.

سعی کنید در ایام نوروز این کتاب الکترونیکی را مطالعه کنید و به رفرنس های آن نیز مراجعه کنید. در جاهای مختلفی به محمدرضا شعبانعلی عزیز ارجاع داده ام؛ چراکه در این سال ها بسیار از او آموخته ام. به قدری که سال ها زمان می برد به همه آن ها عمل کنم.


عنوان کتاب الکترونیکی: تصمیم من برای این روزهای شدیداً رقابتی در صنعت نفت

نویسنده: صادق سلمانی

تعداد صفحات: 31 صفحه

سال انتشار: اسفند 95

موضوع کتاب: راهنمای عملی دست‌یابی به تخصص در حوزه‌های مورد علاقه‌تان



قیمت محصول: 10 هزار تومان 



دوستانی که این کتاب را تهیه می کنند، تقاضا دارم بعد از مطالعه دقیق کتاب، نظرات و تجربیات خود را در مورد این کتاب در زیر این پست با سایر افراد به اشتراک بگذارند.
۰ نظر ۲۹ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۱۶
صادق سلمانی


یک تجربه به من نشون داده که هر وقت در مورد اهدافم حرف میزنم (البته نه با دیگران بلکه با خودم) و یا اینکه اون ها رو با جزئیات می نویسم، ناخودآگاه ایده های زیادی در حین حرف زدن به ذهنم میرسه... مثلاً حدود دو سه ماه پیش بود که تصمیم گرفتم یک نرم افزار رو به صورت حرفه ای یاد بگیرم... سریع یک دفترچه برداشتم و به طور ریز به ریز نوشتم که به چه دلیل میخوام این رو یاد بگیرم... اون موقع نمیدونستم که چطوری باید یاد بگیرم ولی هدفم از یاد گرفتنش رو میدونستم... در حین نوشتن اهدافم بودم که مدام ایده هایی به ذهنم می رسید که چطوری باید یاد بگیرم... خیلی موقع ها لازم نیست که شما دقیقاً مشخص کنید که چطوری می خواهید فلان کار رو انجام بدید، صرفاً خودتون رو در مسیر بیندازید و قدم اول رو بردارید... به مرور راهکارها پیدا میشن... فرقی هم نداره که چه کاری باشه، هر کار سختی ممکنه...

من در مدت اندکی اون نرم افزار رو بدون هیچ پیش ذهنیتی استارت زدم و خود به خود منابع و رفرنس های خیلی عالی پیدا میشد، منابعی که حتی تصورش رو هم نمیکردم!!... تنها به اون چیزهایی فکر کنید که می خواهید بدست آورید... شک نکنید که راهکارها خود به خود پیدا میشن... یعنی واقعا اینقدر دنیا کوچیکه که راهکاری برای یادگیری فلان نرم افزار نباشه؟؟!!

منظورم فقط یادگیری نرم افزار نیست، بلکه هر کار دیگه ای... سال دوم ارشد رو خیلی اذیت شدم ولی به اندازه 5 سال تجربه کسب کردم... یه چیزی رو خوب فهمیدم: هر چیزی رو که اکثرا بهم میگن اشتباهه، من مطمئن میشم که درسته... هر مسیری رو که اکثرا دارن میرن، من دیگه نباید برم... 

این روزها کلی از رفقایم در تهران و اهواز و غیره به من پیام میدن که صادق چرا هنوز ایرانی و اپلای نمیکنی، چرا امریه فلان جا نمیری و میخوای فلان جا بری و چندتا تصمیم گیری دیگه... یعنی میخوان ذهنیت خودشون رو بر من هم غالب کنند؛ ولی غافل از اینکه من به حرف های اونها با دقت گوش میدم و بعدش دقیقا مسیر عکس اون چیزی رو که گفتن طی خواهم کرد! روی کسی غیر از خدا نباید حساب باز کنیم... همه بعد از مدتی نارو میزنن و پا پس می کشند...

دیشب هم 10 کار مهمی رو که باید تا پایان سال 96 انجام دهم، لیست کردم و الآن هم دارم با جزئیات می نویسم که هدفم از انجام اونها چی هست، مطمئن هستم راهکارها مجبورن که خودشون رو به من نشون بدهند😉

۱ نظر ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۰
صادق سلمانی


هر چیزی رو که بلد نیستید و فکر میکنید یک روزی شما رو به دردسر خواهد انداخت، هرچه زودتر یاد بگیرید!

۰ نظر ۰۱ دی ۹۵ ، ۰۲:۴۸
صادق سلمانی

بعد از صرف چند هفته وقت برای یادگیری مقدمات زبان برنامه نویسی پایتون، تصمیم گرفتم که برای تثبیت یادگیری ها و همچنین ثبت کارهایی که انجام می دهم، از امروز کدهای متنوعی را در سایت قرار دهم تا یک منبع بسیار خوب برای کسانی باشد که قصد یادگیری این زبان را دارند... خودم در مراحل اولیه هستم و باید زمان زیادی را بگذارم تا مسلط شوم... سعی میکنم که ابتدا با مباحث ابتدایی ریاضی شروع کنم و سپس به مرور وارد کدنویسی مباحث پیچیده تر بشوم...


۰ نظر ۲۹ آبان ۹۵ ، ۲۱:۴۲
صادق سلمانی

طرف حاضره به هر قیمتی، با هر کیفیتی چهره ی مشهور یه برنامه تلویزیونی باشه.

یکی حاضره یه کتاب بی کیفیت داشته باشه، ولی داشته باشه.

اون یکی حاضره پست بگیره، با هر وضعی شده بگیره، به هر قیمتی شده پست بگیره.

اومده دانشگاه مدرک بگیره و بره و اصلا به جایگاه اون مدرک و تعریفی که براش هست کاری نداره.

🌿 با سواد باش، تاثیرگذار باش، کیفیت داشته باش، هر جا باشی مهم نیست.🌿 

کتاب داشتن و نداشتن خیلی با هم فرق نداره.

👈 کارشناس مطرح بودن از مشهور بودن مهم تره. 


برگرفته از پیج اینستاگرام علیرضا داداشی:  ardadashi51

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۵ ، ۲۰:۳۱
صادق سلمانی

نسیم طالب، دانشمند لبنانی‌الاصل ساکن آمریکا را از بزرگترین دانشمندان معاصر جهان در حوزه‌ی آمار و تحلیل ریسک می‌دانند. مشهور است که وی، یکی از گران‌قیمت‌ترین سخنران‌های حوزه‌ی مالی است و تحلیل‌هایش چنان دقیق و ارزشمند است که نشریات بزرگ، از ماه‌ها قبل از مصاحبه با او وقت می‌گیرند و منتظر می‌مانند.

بخشی از کتاب Antifragile او:

در یک محیط ساختارمند، ممکن است بعضی‌ها در مقایسه با بعضی دیگر، هوشمند‌تر باشند.

در واقع مدرسه‌ها این نوع سوگیری را دارند. آنها محیطی ساختارمند می‌سازند و به افرادی که در این محیط، هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند امتیاز می‌دهند و هزینه‌ای که برای این سوگیری پرداخت می‌شود، ضعف این افراد در بیرون این محیط ساختاریافته است.

من خیلی با بدنسازی آشنا نیستم. اما ذهنیتی در مورد بدنسازی دارم که به نظرم در مورد دانش نیز مصداق دارد:

کسانی که در باشگاه‌های بدنسازی مدرن و گرانقیمت فعالیت می‌کنند، می‌توانند وزنه‌های بسیار سنگین را بردارنداعداد و ارقام مربوط به قدرت آنها، هر روز افزایش می‌یابد و ماهیچه‌هایشان به شکل تاثیرگذاری، رشد می‌کنداما وقتی در خیابان یک سنگ می‌بینند، نمی‌توانند آن را به راحتی بردارند. یا در یک دعوای خیابانی، به سادگی توسط فرد دیگری کتک می‌خورندفردی که در یک محیط نامنظم‌تر و بدون ساختار (محیط کوچه و خیابان) برای دعوا و درگیری تربیت شده است!

قدرت این افراد بدن‌ساز، به حوزه‌های بسیار مشخصی محدود استحوزه‌ای که فقط در داخل سالن بدنسازی معنا دارد و در دنیای بدون ساختار بیرون، به آن شکل، وجود ندارداحساس می‌کنم همین مسئله در مورد کسانی که در یک حوزه‌ی بسیار محدود، متخصص می‌شوند، در مقایسه با کسانی که به دنبال ارضاء کنجکاوی خود می‌روند نیز، مشهود استآنها را کمی از حوزه‌ی تخصصی خودشان دور کنید، می‌بینید که متلاشی می‌شوند. اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند و اهمیت هر حوزه‌ی دیگری را انکار می‌کننددرست مثل بعضی از مدیران ارشد شرکت‌ها که فقط برای شرکت در جلسه‌های خسته کننده‌ تربیت شده و به دلیل این توانمندی انتخاب شده‌اند، خیلی از این متخصصان هم به دلیل توانایی تمرکز بر موضوعات خسته کننده، انتخاب شده و رشد کرده‌اند.

من با خیلی از اقتصاددان‌هایی که مدعی هستند در حوزه ی ریسک و احتمال متخصص‌اند، مناظره داشته‌اموقتی آنها را کمی از آن حوزه‌ی محدود تخصصی خودشان دور می‌کنی (اما هنوز در زمین بازی آمار و احتمال هستی) سقوط آنها را می‌بینیدرست مانند همان پهلوان‌های بدن‌سازی که در مقابل اراذل خیابانی، می‌بازند!

منبع: سایت متمم

پی نوشت: به نظرم حرف کاملا درستی هست. به شخصه در این یک سال اخیر به اندازه کل دوران کارشناسی یادگیری داشته ام. مثلاً در یک بازه چند ماهه تمرکزم را گذاشتم به یک مقاله ای که در مورد ولتست در مخازن نفتی بود (این موضوع کاملاً بی ارتباط با موضوع پایان نامه ارشد من بود). می خواستم همون روابط را برای مخازن گاز میعانی بدست بیارم. مجبور شدم یه مقدار از مفاهیم درس کنترل را یاد بگیرم (از یکی از دوستانم در دانشگاه صنعتی اصفهان کمک گرفتم). بعدش متوجه شدم که باید اول دینامیک مخازن گاز میعانی را بهتر متوجه بشم، پس با کلی جستجو دو کتاب ولتست بسیار جدید و خوب را پیدا کردم. در ادامه فهمیدم که باید مباحث ریاضیاتی مثل کانولوشن، دی کانولوشن، رگراسیون، تخمین پارامترها و غیره را هم بلد باشم. همچنین متوجه شدم که نیاز زیادی به کدنویسی هست. من اون کار را رها کردم ولی دنیای جدیدی به روی من باز شد و متوجه شدم که ضعف های من در کجا هست. یکی دو تا کار مشابه دیگه هم در دست داشتم که از آن ها هم پی به ضعف های خودم بردم. الآن هم برای چند سال آینده ام برنامه ای ریخته ام تا اون ضعف های خودم را پوشش دهم. در حقیقت من که مدعی بودم ریاضیات را می فهمیدم، متوجه شدم که اگر با یک مسأله واقعی روبرو شوم، اصلا قادر به حل اون نخواهم بود. در حد همون تست های کنکور بلد هستم. یا مثلاً من که میتونستم برخی مدل ها را در نرم افزار سفیر آنالیز کنم، متوجه شدم که مثال های واقعی دنیای متفاوتی داره و نیاز هست که من چیزهای دیگیری هم (مانند زمین شناسی) بلد باشم تا بتونم اون مدل را تحلیل کنم. خلاصه اینکه به این نکته پی بردم که در ضمن اینکه باید در حیطه علاقه خودم فعالیت کنم، در کنارش هم باید آمادگی این رو داشته باشم که اگر کمی از این حیطه دور شدم، دچار تزلزل و فروپاشی نشم. این ها درس هایی است که از دوران ارشد گرفته ام!

۱ نظر ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۴۲
صادق سلمانی