سایت شخصی صادق سلمانی

ولتست، یادگیری ماشین، پایتون، فرازآوری مصنوعی

سایت شخصی صادق سلمانی

ولتست، یادگیری ماشین، پایتون، فرازآوری مصنوعی

سایت شخصی صادق سلمانی

مطالبی که در این سایت نوشته می‌شود به منزله تخصص من در آن‌ها نمی‌باشد، بلکه صرفاً آغازی است در مسیری طولانی برای یادگیری بهتر و عمیق‌تر.

آخرین نظرات
  • ۱۶ خرداد ۹۸، ۰۰:۲۳ - محمد
    عالی
  • ۱۴ آذر ۹۷، ۱۸:۰۶ - خ
    عالی
  • ۸ آذر ۹۷، ۲۰:۰۷ - محمد علی
    احسنت

شنبهفتوشاپ

یک‌شنبهایروبیک

دوشنبهسنتور

سه‌شنبهزبان

چهارشنبهنقاشی

پنج‌شنبهتئاتر

جمعهداستان‌نویسی

 نظر شما درباره برنامه هفتگی بالا چیست؟ آیا از این همه تنوع به وجد آمده‌اید؟ آیا داشتن چنین سبدی از مهارت‌ها را نشانه‌ی هوشمندی می‌دانید؟ آیا شادی زیادی در داشتن و اجرای چنین برنامه‌ای وجود دارد؟ آیا صاحب چنین برنامه‌ای را فردی با بهره وری بالا می دانید؟

چنین افرادی در اطراف ما کم نیستند، خود ما هم به داشتن چنین برنامه ای بی میل نیستیم و شاید اصلاً داشتن چنین برنامه ای را از شاخص های موفقیت یک انسان بدانیم و اگر چنین برنامه‌ای نداریم به خاطر کمبود پول و زمان و… است.

اما من جور دیگری فکر می‌کنم: صاحب چنین برنامه‌ای یک همه کاره‌ی هیچ کاره است، اقیانوسی به عمق نیم سانت.

انسانی‌ست مشوش و درمانده در تصمیم‌گیری و انتخاب.

و سرنوشت محتوم چنین برنامه ی جز شکست در برنامه ریزی و آسیب خوردن عزت نفس نیست.

همان حکایت قدیمی تردمیل های تارعنکوبت بسته، کتاب هایی که راهی انباری می شود.

چه کمیاب است کسی که استادی در یک یا تعداد محدودی از مهارت‌ها را به میانحال بودن در انبوهی از مهارت‌ها ترجیح بدهد.

و چه نادر است کسی که به چیزهایی که فکر می‌کند و می‌نویسد، عمل کند!

منبع: سایت شاهین کلانتری


کانال سایت در تلگرام: https://telegram.me/futureskills

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۲۲
صادق سلمانی

هدف اصلی آنالیز مغزه کاهش عدم قطعیت (uncertainty) در ارزیابی سنگ مخزن است. آنالیز مغزه دیجیتال (Digital Core Analysis - DCA) روشی پیشرفته بر مبنای بررسی تصاویر میکروسیتی اسکن اشعه x است که می‌تواند جایگزینی برای روش‌های زمان‌بر سنتی (SCAL/RCAL) باشد. این روش با افزایش سرعت و دقت در آنالیز و مدلسازی سنگ مخزن، پتانسیل ایجاد تحول عظیمی در صنعت نفت را دارد. در روش‌های سنتی و تجربی، صرفاً جهت یک تست تراوایی نسبی، نمونه سنگی بعد از پلاگ‌گیری از مغزه روزها، چند هفته و گاهی ماه‌ها شسته می‌شود. سپس سیالات چندین هفته برای اشباع‌سازی مخلوط می‌شوند. اشباع‌سازی با سیال و رسیدن به تعادل حدود 40 روز زمان می‌برد. اگر برای تست تراوایی نسبی نیاز به 6 نقطه تعادل باشد و هر بار 3 تا 5 روز طول بکشد چیزی حدود 18 تا 30 روز زمان نیاز است. این یعنی برای اندازه‌گیری تراوایی نسبی بیش از سه ماه زمان نیاز است. حال اینکه، آنالیز مغزه دیجیتال نه تنها قادر به اندازه‌گیری پارامترهای استاتیک (مانند تخلخل، تراوایی، اندازه ذرات و توزیع اندازه حفرات) می‌باشد بلکه با شبیه‌سازی مدل شبکه حفرات (Pore Network Modeling) زهکشی و آشام اولیه، منحنی‌های فشار موئینه و تراوایی نسبی را نیز بدست می‌دهد. با وجود این روش پیشرفته، هنوز برای داشتن مدل‌های رئالیستی، نیاز به اعتبارسنجی و تایید با روش‌های سنتی وجود دارد.

منبع: وبلاگ علمی دکتر بهروز اسرافیلی دیزجی

۰ نظر ۲۲ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۷
صادق سلمانی


یک سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که اگر ما نفوذپذیری (permeability) را توسط آنالیز داده‌های فشار گذرا (PTA) محاسبه کنیم و به مقدار مثلاً 2 میلی دارسی برسیم، ولی نفوذپذیری محاسبه شده از طریق داده‌های مغزه به ما عدد 20 میلی دارسی (ده برابر بزرگتر از مقدار چاه‌آزمایی) را نشان دهد، آن گاه در این حالت کدام جواب درست خواهد بود؟ 

جواب: نفوذپذیری محاسبه شده توسط چاه‌آزمایی بهترین جواب را به ما می‌دهد. در حقیقت، مهمترین هدف ما از انجام چاه‌آزمایی تعیین نفوذپذیری مخزن می‌باشد.

تفاوت این دو مقدار گزارش شده در این است که ما در ولتست یک ناحیه وسیعی را مورد بررسی قرار می‌دهیم (از پایین تا بالای مخزن و از چاه تا شعاع بررسی - حدود چند صد فوت)، ولی در مغزه‌گیری فقط دیواره چاه مورد بررسی قرار می‌گیرد و مقیاس کوچکی از مخزن را در نظر گرفته‌ایم (چند اینچ). ضمن اینکه در ولتست ما خواص دینامیکی جریان را نیز وارد اندازه‌گیری‌های خود می‌کنیم که این کار در آنالیز مغزه اتفاق نمی‌افتد.

نفوذپذیری محاسبه شده توسط ولتست، نفوذپذیری موثر می‌باشد که در یک مقیاس بزرگی از مخزن بدست آمده است و ناهمگونی‌های مخزن نیز در نظر گرفته شده است، ولی نفوذپذیری بدست آمده از مغزه، نفوذپذیری مطلق می‌باشد که ممکن است این مقدار طی انتقال مغزه به آزمایشگاه، اثر دما و فشار و چندین عامل دیگر دچاه تغییراتی شود.

تذکر: در چاه‌آزمایی مقدار kh به ما داده می‌شود، بنابراین باید بسیار دقت کنیم که مقدار h را صحیح وارد کنیم. همچنین خواص سیال مانند ویسکوزیته نیز حائز اهمیت است.

منبع: کتاب Stewart + توضیحات یکی از اعضای لینکدین

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۸
صادق سلمانی

کشتی گیرها اغلب در همان چند ثانیه‌ی قبل از شروع بازی، پیروز می‌شوند و یا می‌بازند! درست زمانی که با نگاه اول به طرف مقابل از حریف می‌ترسند مابقی تا انتها فقط نمایش چیزی است که باور کرده‌اند.


به حرف‌هایت دقت کن. تک تک کلماتی که می‌سازی ، نا‌خودآگاه روی باورهای تو تاثیر دارند. تو را بازنده و یا برنده می‌کنند. نگو یک مشکل کاری دارم. مشکل درسی دارم. مشکل خانوادگی دارم. کلا نگو مشکل دارم. بگو یک مسئله دارم! مسئله‌ی کاری، مسئله‌ی درسی، مسئله‌ی خانوادگی. وقتی می‌گویی مشکل، یعنی همان ابتدا باور کرده‌ای که یا حل نمی‌شود و یا به جان کندن باید حلش کنی. راه پیروزی در خیلی از چیزها، این است که اول اول در ذهنت بر آن غالب شوی. باور کنی که می‌شود. می‌توانی بدستش بیاوری. می‌توانی حلش کنی. در غیر این صورت تو تلاش می‌کنی، چه بسا تلاشی حیرت آور ، که همه‌جا بتوانی از آن تعریف کنی، اما در نهایت می‌بازی، چرا؟ چون باورت باخت بوده و فقط نمایشی زیبا از یک باخت را تصویر کشیده‌ای. قبل از شروع هر کاری، اول با خودت کنار بیا، اول باورت را درست کن. آن موقع نمایشی از باورت را به تصویر بکش. همین!


منبع: پیج اینستاگرام ec_sharif

۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۳
صادق سلمانی

حل و بررسی معادلات دیفرانسیل (Differential Equations) یکی از مهم‌ترین مباحث در رشته‌های فنی-مهندسی می‌باشد. چرا که معادلات دیفرانسیل، علاوه بر اهمیت تئوریک و نظری که دارند، زبان استاندارد مدل‌سازی ریاضی و توصیف رفتار سیستم‌ها و طبیعت نیز هستند. در چاه‌آزمایی، با دو سیستم سر و کار داریم: 1- مخزن 2- چاه. روابط ریاضی‌ای وجود دارد که برای مدل‌سازی رفتار سیال در مخزن و چاه به کار گرفته می‌شوند. یکی از مهمترین معادلاتی که در چاه‌آزمایی استفاده می‌کنیم، معادله انتشار (Diffusivity Equation) هست. این معادله بیانگر رفتار سیال در مخزن است و در حقیقت توسط این معادله، رفتار سیستم را مدل‌سازی می‌کنیم. بنابراین تسلط به مباحث معادلات و به خصوص معادلات دیفرانسیل مشتقات جزئی (PDE)، اهمیت بسیار زیادی در درس چاه‌آزمایی داره و برای پیشرفت در این حوزه باید به خوبی بر مباحث معادلات مسلط بود. 

برای اینکه یک دید اجمالی به قضیه داشته باشید، این لینک و این لینک رو بخونید.

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۱:۲۸
صادق سلمانی

این روزها همه جا اینجور جملات رو می‌شنویم:

  • من حرام شده‌ام. حق‌ام اینجا نبود. من اگر آمریکا بودم، الان به جای دلالی کامپیوتر در مغازه‌ها، حداقل عضو هیات مدیره‌ی Cisco بودم.
  • من حرام شده‌ام. این همه درس مهندسی برق خوانده‌ام، الان از دانش و سوادم استفاده نمی‌شود. قدر من را نمی‌دانند.

غیرممکن است که کسی، هنر بهره برداری حداکثری از ظرفیت‌ها را بداند و چنان گله‌هایی هم داشته باشد.

ما تا چه حد از ظرفیت‌های موبایل خود استفاده می‌کنیم؟ تا استفاده کامل از قابلیت‌هایش (و در حد استفاده از یک گوسفند) چقدر فاصله داریم؟

ذهنیت اکثریت ما بر بهره برداری حداقلی استوار است. فقط به اندازه‌ای از یک ابزار استفاده می‌کنیم که به هزینه‌ای که برایش پرداخت کرده‌ایم بیرزد.

پیشرفت، هزینه هم دارد و خوابی که امروز از آن نمی‌گذریم، باعث می‌شود که حتی زمان بازنشستگی هم، فرصت خوابیدن و استراحت کردن را به خاطرش ببازیم.

مثلاً استفاده حداکثری از یک فیلم سینمایی:

  • بار اول، با دیدن فیلم،‌ داستان آن را بفهمم و لذت ببرم.
  • بار دوم، فیلم را – بسته اینکه چقدر ساده یا سخت باشد – با زیرنویس انگلیسی یا بدون زیرنویس می‌بینم و می‌کوشم کلمات آن را یادداشت کنم.
  • اگر در فیلم داستان و روایت تاریخی یا اجتماعی یا صنعتی موجود باشد، در مورد آن هم جستجو می‌کنم.
  • مطالعه‌ی یکی دو مورد نقد هم، می‌تواند همیشه آموزنده باشد.

قتی دی وی دی فیلم را کنار می‌اندازم، باید بتوانم به پشت سر خودم نگاه کنم و احساس کنم که از‌ آن گوسفند، هیچ چیز باقی نمانده است. پوست و گوشت و امعا و احشا و حتی مدفوع آن استفاده شده. اینجا تنها جایی است که گرگ بودن، بد نیست. نباید گوشتی بر استخوانی بماند. کسی که هنوز خودش، ظرفیت‌هایش را به صورت کامل مورد بهره برداری قرار نداده، نه حق دارد و نه لیاقت دارد که به دنبال فرصت‌های تازه بگردد.

آیا تا امروز آنقدر با دیگران فاصله دارید که بگویید دیگر این آسمان، افق بلندتری برای پرواز ندارد و ما باید سرزمین‌های دیگری را زیر بال و پر خود بگیریم؟

آیا به نظرت یک کمپین ۵ میلیاردی باید ۱۰ میلیارد برگرداند؟ چرا بیست میلیارد نه؟ چرا ۵۰ میلیارد نه؟ چرا ۱۰۰ میلیارد نه؟

قبل از اینکه به فکر این باشیم که دیگران از ما، به عنوان یک ظرفیت در دسترس به اندازه‌ی کافی بهره برداری نکرده‌اند و احساس تلف شدن کنیم، به این سوال فکر کنیم که آیا خودم، از ظرفیت‌های در دسترس خودم به صورت کامل استفاده کرده‌ام؟

 قبل از توسعه‌ی افقی، به توسعه‌ی عمقی فکر کنیم. امروزه، هوشمندی و دانایی در این است که در سرزمینی کوچک، بدون شهوت کشورگشایی، می‌توان به تعمیق ساختارها و سیستم‌ها و فرایندها اقدام کرد و درآمد ملی، ربطی به طول و عرض قلمرو جغرافیایی ندارد.

یادمان نرود که اگر کسی همه‌ی ظرفیت‌ها را مورد توجه و بهره برداری قرار ندهد و به آنها درست مانند گوسفندی که باید تا آخرین قطعه‌اش استفاده شود، نگاه نکند، دیر یا زود، خود به گوسفندی برای دیگران تبدیل خواهد شد.

ادامه تحصیل، تشکیل هولدینگ‌های بزرگ اما ضعیف اقتصادی، مهاجرت به سرزمین‌های دیگر، نداشتن مهارت گوسفندنگری، تنوع مهارنشدنی فعالیت‌های اقتصادی، توسعه بی‌حساب و کتاب کسب‌و‌کارها، مدیریت استارت آپ‌های متعدد، آموزش‌های همزمان فیزیکی و مجازی، یادگیری همزمان چند زبان، همه و همه تنها مصداقی از "مدل ذهنی چنگیز مغول" در دوران معاصر است. کسانی که در نهایت، ظرفیت‌ها را می‌سوزانند و خود هم در میان شعله‌ها می‌سوزند و هزینه‌ی کشورگشایی‌هایشان را قرن‌ها بعد، نسل‌های بعد پرداخت خواهند کرد.

👈 سعی کنیم از ظرفیت های خود و سرزمینمان بهره بری حداکثری را ببریم و بعد به دنبال توسعه قلمور خود باشیم.

 پ.ن.: حتماً این پست از سایت محمدرضا شعبانعلی رو بخونید. من فقط قسمتی از اون رو در اینجا آورده ام.

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۹:۲۸
صادق سلمانی

با مطالعه یک سری از مقاله‌ها و پایان‌نامه‌های دانشجویان دانشگاه‌های مطرح دنیا، در حال پیدا کردن کیوردها (keyword) و ایده‌های جدید در ولتست هستم. این کیوردها در چند سال اخیر زیاد تکرار شده‌اند و نشان از اهمیت اونها داره. برخی از این کیوردها رو در زیر نوشته‌ام و به مرور که مقالات بیشتری بخونم، این لیست رو کامل‌تر خواهم کرد:

Machine learning

Data mining

Deconvolution

Cnvolution (Duhamel theorem)

Permanent down-hole gauges

System Identification

Non-linear regression

Parameter estimation

Big data

Dynamic systems

Nonlinear Parameter Optimization 

PDEs (Partial Differential Equations)

Green's functions

Wireline Formation Testers 

Assisted History Matching

Data Science

Optimization

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۵
صادق سلمانی

در فایل زیر که خودم تهیه کرده‌ام، انواع اسکین (Skin) را به صورت اجمالی توضیح داده‌ام. این مواردی را که ذکر کرده‌ام در آنالیز داده‌های چاه‌آزمایی به کار خواهند رفت:

1- اسکین ناشی از آسیب سازند

2- اسکین ناشی از شیب و انحراف چاه از حالت عمودی

3- اسکین ناشی از تکمیل ناقص چاه

4- اسکین ناشی از جریان غیردارسی

5- اسکین دوفازی

6- اسکین سطح شکاف

7- اسکین ناشی از طول بال شکاف هیدرولیکی

8- اسکین در طول گسل

9- اسکین کل (یا ظاهری)

اسکین بر روی شکل نمودار مشتق فشار تأثیر زیادی می گذارد که در پست‌های بعدی حتماً اشاره‌ای به آن خواهم داشت.

برای گردآوری این مطالب از Help نرم افزار ولتست IHS WellTest استفاده کرده‌ام. 


تعداد اسلاید: 25

زبان: انگلیسی

لینک دانلود فایل

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۱
صادق سلمانی

نیروی چسبندگی (Adhesive Force):

نیروی جاذبه بین مولکول‌های مایع با سطح جامد را نیروی چسبندگی می‌نامند. دقت شود که این نیرو بین دو مولکول غیرهم‌نوع وجود دارد و باعث می‌شود که دو ماده (مایع و جامد) در کنار یکدیگر قرار بگیرند.



نیروی پیوستگی (Cohesive Force):

نیروی جاذبه بین مولکول‌های مایع (یا جامد) را نیروی پیوستگی می‌نامند. در حقیقت این نیرو بین مولکول‌های هم‌نوع وجود دارد و باعث می‌شود که ماده دارای شکل گردد. برای نمونه نیروی پیوستگی میان مولکول‌های آب باعث می‌شود تا آب در یک ظرف به صورت یکپارچه به نظر برسد.


همان‌طور که در شکل زیر دیده می‌شود:

  • نیروهای چسبندگی، بین مولکول‌های جامد و مایع عمل کرده‌اند.
  • نیروهای پیوستگی، فقط بین مولکول‌های مایع عمل کرده‌اند.


با توجه به شکل زیر:

  • نیروهای چسبندگی باعث شده‌اند که قطرات شبنم بر روی برگ درخت قرار بگیرند.
  • نیروهای پیوستگی باعث شده‌اند که آب به صورت یک قطره در بیاید (آب دارای شکل گردیده است)
۱ نظر ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۴۵
صادق سلمانی
متن زیر رو از وبلاگ آقای امیر فراهانی کپی کرده ام (البته فقط قسمتی از متن را آورده ام):

"گاهی وقتها فکر می‌کنم که آیا من هم توانسته‌ام تاثیرگذاری مثبتی در جایی که کار و زندگی می‌کنم بذارم؟ و از اون مهمتر اگر این تاثیرگذاری مثبت وجود داشته، آیا ماندگاری هم خواهد داشت؟

از نقطه نظر تاثیر مثبت باید بگم که فکر می‌کنم همیشه سعی کردم  کاری که به من محول شده را خوب انجام بدم و قطعا این مساله حداقل در جایگاه خودش تاثیر مثبتی داشته است. در ارتباط با محیط کار هم این مساله تونسته در پیشرفت شرکتی که توش کار می‌کنم تاثیر گذار باشه. اما اینکه آیا تاثیرگذاری ماندگار بوده یا نه از دو دیدگاه قابل بررسیه: 1- دیدگاه کلان 2- دیدگاه خرد.

از دیدگاه کلان [مملکتی] که نگاه می‌کنی میبینی که متاسفانه اکثر اوقات که داری برای انجام کار محول شده بهت تلاش می‌کنی در نهایت (و شاید از همون ابتدا) چند حالت اتفاق می‌افته (یا افتاده):

1- یا داری سعی میکنی صورت مساله‌ای که از اول غلط طرح شده را درست حل کنی، 

2- یا اینکه داری سعی می‌کنی کاری که در آخر کسی کاری به نتایجش نداره و کار خودش رو می‌کنه رو به بهترین وجه ممکن انجام میدی،

3- یا اینکه داری انرژی‌ات را برای این صرف می‌کنی که کاری رو تو راه درستش بیاندازی و تا سرت رو بر می‌گردونی طرف میره و کار خودش رو می‌کنه و اصلا انگار نه انگار که تو اینهمه انرژی گذاشتی،

4- یا اینکه ....

و به طور خلاصه در بهترین حالت در صورتی که تو در لحظه حضور داشته باشی ممکنه بتونی جلوی برخی اشتباهات (و در برخی موارد فاجعه‌ها) رو بگیری. در غیر اینصورت تمام کارها و تلاشهایی که برای خوب انجام دادن کارها کردی آخرش به زباله دان تاریخ تحویل داده می شه و ماندگاری نمی‌بینی."

نظر خودم: به نظرم ما هم دقیقاً داریم همین مسیرها رو در کشور طی می‌کنیم و همین که در انجام کارمون به یک مشخصات مینیممی برسیم، برامون کفایت میکنه... باید سعی کنیم در انجام کارهامون یک ارزش افزوده ای برای خودمون و جامعه ایجاد کنیم... متن خوبی بود برای تلنگر به خودم!
۰ نظر ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۰
صادق سلمانی