خودم هم دو سه هفته پیش بود که یک مثال کاربردی از این موضوع دیدم و آن هم به لطف مهندس علی حاجی زاده بود.
این نوشته را نیز بخوانید: آموزش ویدئویی سفیر
کانال تخصصی چاهآزمایی در تلگرام
خودم هم دو سه هفته پیش بود که یک مثال کاربردی از این موضوع دیدم و آن هم به لطف مهندس علی حاجی زاده بود.
این نوشته را نیز بخوانید: آموزش ویدئویی سفیر
کانال تخصصی چاهآزمایی در تلگرام
برای دانلود رایگان و آسان مقالات از ربات و سایت روسی زیر استفاده کنید:
دانلود مقاله از طریق ربات تلگرام
یک سایت روسی هم هست که به راحتی میتوانید مقالات خودتان را به صورت رایگان دانلود کنید:
در این مطلب قصد دارم برخی از پیشنهادهای دو سه نفر آدم متخصص و دارای تجربه صنعتی رو بگم که در این دو سال به من منتقل کردهاند.
۱- اپراتور نباشیم. یکی از اساتید دانشکده نفت میگفت اگر همین حالا بروید و یک نفر دیپلمه رو از خیابان بیارید، او هم در عرض چند ساعت میتواند کار با یک نرمافزار را یاد بگیرد و از آن ران بگیرد. مهم این هست که بتونیم از پشت نرمافزار سر در بیاریم. مثلا وقتی ۱۰ ثانیه طول میکشه تا نرمافزار سفیر فرایند رگراسیون رو انجام بده، باید دقیقا متوجه بشیم که در این مدت نرمافزار داره چه معادلاتی رو حل میکنه. یا مثلا اگر فرایند ران گرفتن از اکلیپس ۵ دقیقه طول میکشه، باید کاملا بفهمیم که چه نوع معادلاتی و برای چه اجزایی داره حل میشه. به نظرم باید پیش فرض ما این باشه که قراره خودمون کل نرمافزار رو کدنویسی کنیم و برای همین هم باید چم و خم و زیر و بم اون رو درک کنیم. یک موقع بعد از یاد گرفتن ران گرفتن از یک دیتافایل توهم تسلط به اون نرمافزار به ما دست نده و مدام تو رزومهمون داشتن مدرک برای فلان نرمافزار رو تو سر این و اون نزنیم.
۲- توانایی درک خروجی ها. برای مثال وقتی شما از نرمافزار سفیر یا اکلیپس خروجی میگیرید تازه اول کار است. باید توانایی این رو داشته باشیم که کوچکترین انحرافات غیرنرمال و پدیده ها رو تحلیل کنیم و به چرایی آنها برسیم. باید به این توانایی رسیده باشیم که برای تک تک نمودارها و پارامترهای گرفته شده از نرم افزار توضیحات دقیق و علمی بنویسم. باید بتونیم روند تک تک نمودارها رو تحلیل کنیم. اینطوری نباشه که به خروجیهای نرمافزار به عنوان چندتا عکس نگاه کنیم و اونها رو بچسبونیم تو گزارشهامون. این کار، کار همون آدم دیپلمه یا فرد بیسواد است.
۳- آنالیز حساسیت. شما در برخی از نرمافزارها مثل سفیر باید بین دادههای واقعی و مدلهای تحلیلی یا عددی یک انطباق خوبی حاصل کنید. حالا دو تا کار در اینجا انجام میشه. آدمی رو میشناسم که حتی قبل از انجام فرایند مچگیری، خودش با دیدن همزمان نمودار مشتق فشار، نیمه لگاریتمی و کارتزین و همچنین در نظر گرفتن سایر خواص و زمینشناسی مخزن، سریعا مدل مخزن و مرز رو حدس میزنه. خب این جز با تجربه بدست نمیاد. حالا کاری که اکثر ما میکنیم این هست که به طور شانسی و تصادفی اینقدر مقادیر پارامترها رو بالا و پایین میکنیم تا بالاخره نمودارها منطبق شوند. حداقل انتظاری که از خودمون باید داشته باشیم این هست که نحوه تاثیر هر پارامتر بر فرایند مچگیری را به طور کامل درک کنیم تا مجبور به اتلاف زمان در کارهای سعی و خطا نشویم. یعنی در هر نرمافزار و موردی باید حساسیت سنجی نسبت به پارامترهای مخالف رو انجام و درک کنیم.
۴- برخی ها این توهم رو دارند که چون ۱۰ ساعت در کلاسهای فلان موسسه شرکت داشتهاند و در انتها نیز یه مدرک مزین شده با مهر وزارت علوم را دارند، پس حالا غول اون نرمافزار شدن. همهمون در جریانیم که اهمیت این مدرکها صفر شده و اگر شما بخواهید در یک جایی به روش عادلانه استخدام بشوید، خود مصاحبه کننده با طرح پرسشهایی به میزان تسلط شما دست پیدا میکنه. پس به جای وقت تلف کردن در کلاسها، با یکی دو تا مهندس با تجربه ارتباط برقرار کنید و از او چم و خم کار رو یاد بگیرید. اول خودتون منوال نرمافزار رو بخونید و با نرمافزار کار کنید تا مقدماتش رو بلد بشید، بعد از اون هم سعی کنید با یک سری داده و مثال بازی کنید تا دستتون راه بیفته. این بهونه رو هم نیارید که هیچ کس رو نمیشناسم که کمکم کنه! این مشکل من نیست و فقط یک بهونه هست. اگر واقعا احساس نیاز کنید، حتما یک نفر رو پیدا میکنید تا به شما کمک کنه.
تو این دوره فقط یاد گرفتیم بگیم همه چی پارتی بازیه، کار نیست، قدرمون رو نمیدونن، کسی کمک نمیکنه، استادا بیسوادن و غیره. اما دریغ از اینکه دو سال عین آدم روی افزایش مهارتهامون وقت بذاریم.
دوست عزیز با پول خرج کردن برای گرفتن مدرک ارشد در فلان دانشگاه یا مدرک فلان موسسه رو گرفتن کسی به جایی نرسیده و شما هم دست از این راه بردار. همه معادلات عوض شده. نمیدونم چرا اینقدر بعضی از ماها رو متوهم بار آوردن! خب الان به گربه سر کوچه هم بگی چکارهای، در جوابت میگه یه مدرک ارشد آزاد (یا حتی دولتی) دارم، دورههای ۱۲ تا نرمافزار رو شرکت کردم و مفتخر به دریافت سرتیفیکیت با مهر وزارت علوم شدهام، ۶ تا مقاله پولی در کنفرانسهای بینالمللی چاپ کردهام، به سه زبان زنده دنیا مسلطم و اکنون نیز بیکارم!! شاید تمام مشکلاتمون سر همین اعداد و ارقام و ظاهر بازیهاست. شاید بهتر باشه کمی متمرکزتر و متفاوتتر به قضیه نگاه کرد. شاید بهتر باشه به جای ۴ تا نرمافزار، ۲ تا رو کاملا کاربردی و حرفهای یاد گرفت.
پ.ن: من با شماره تلفن و آی دی اصلی خودم در هیچ گروه و کانالی عضو نیستم. یک شماره دیگهای دارم و هفتهای یک بار شیفت میدم به اون شماره و چرخی در گروهها میزنم. دو روز هست که هرجا میرم یک سری آدم که به اندازه یک جو هم ارزش ندارن، مدام بر طبل بیکاری میزنن. خب تو اگه با اون مدرکهات متوهم شده بودی و در دانشگاه مثل حباب رشد کرده بودی، این رو به بقیه بسط نده. هر کس در حد خودش تلاششو میکنه. درسته اوضاع کار چه در ایران و چه در خارج از کشور فعلا رضایت بخش نیست ولی بیایید خودمون هم با صرف نظر کردن از نامنویسی در این دانشگاههای سر کوچهای، مانع از تولید این همه فارغالتحصیل متوهم و طلبکار بشیم. جالبه که هرچه این آدما بیسوادتر باشن، محکمتر بر طبل بیکاری و پارتی بازی میزنن. وگرنه آدمی که به خودش و سوادش اعتماد داشته باشه، به جای رسوا کردن خودش در یک گروه چند صد نفری میره در به در دنبال کار پیدا کردن تو شرکتها و پاشنه آشیل اونها میشه.
ببخشید که این قدر پرحرفی کردم. ✋️
این نوشته را نیز بخوانید: میخواهم مهارتهای نرمافزاری خودم را افزایش بدهم.
❓سوال امروز یکی از دوستان:
برای استفاده از Agarwal equivalent time یا همان dte شرط خاصی وجود داره؟ مثلا مخزن باید به صورت infinite acting عمل کنه؟
✅ جواب 👇:
تا جایی که من اطلاع دارم و از یک کتابی قبلاً خواندهام جواب این سوال اینگونه است:
"تعریف زمان معادل از روی معادلات جریان شعاعی بدست آمده است، بنابراین برای آنالیز دادههای رژیم جریان شعاعی و اثر ذخیره چاه به خوبی کار میکند. ولی زمانیکه مخزن ناهمگن باشد و یا اثر مرزهای مخرن دیده شود، این تعریف کاربرد دقیقی نخواهد داشت."
قبلاً هم توضیحات مختصری در این رابطه داده ام (این لینک).
جان اف کندی (رئیس جمهور اسبق آمریکا) در یکی از سخنرانیهای خودش جمله خیلی زیبایی رو میگه: نگویید دولت و کشور برای من چه کرد، بگویید من برای کشورم چه کردم.
اگر در این مدت دقت کرده باشید برخی نامزدهای انتخاباتی میگویند من فلان میلیون شغل ایجاد میکنم یا مثلا فلان تعداد آدم بیکار رو یارانه میدهم و غیره. من کاری به سیاست و این حرفا ندارم. مشکلم با نوع نگاه خود ماست. خب مطمئناً اون کاندیدای محترم یک چیزی دیده که اینطوری تبلیغ میکنه. یقیناً او پی برده است که ما ایرانیها دنبال کار کم، کار پشت میز نشینی، پول مفت ماهیانه و تلاش کم هستیم که اینگونه تبلیغ میکند. همون روز به خودم آمدم و گفتم ببین کارمان به جایی رسیده که باید در یک سایتی ثبت نام کنیم و منتظر بمانیم تا یک شغل برای ما پیدا شود و آن هم شغلی که درآمدش فقط برای زنده ماندن خوب است! خب این وسط جایگاه خدا چی میشه؟ یعنی من دارم علناً توحید رو زیر پا میذارم و به جای اینکه به خدا توکل کنم و تلاشم رو در حد نهایتش انجام بدهم، سریع در یک سایت ثبت نام میکنم و بعدش بیکار در خانه مینشینم تا دولت برایم کار پیدا کند! خدا شاهده هنوز در بین دوستانم چنین افرادی هستند که در خانه نشستهاند که دولت برای آنها کار پیدا کند.
مشکل ما این هست که دوست نداریم از کم شروع کنیم و به تدریج بالا برویم. از همان اول حقوق ماهیانه میلیونی میخواهیم. از همان اول خودمون رو با مهندسی مقایسه میکنیم که با ۱۰ سال سابقه کار چنین حقوقی را دریافت میکنه. یکی از مهندسان مناطق نفت خیز جنوب که اتفاقا با مدرک لیسانس هم در آنجا کار میکنه (با سابقه احتمالا ۱۰ تا ۱۲ ساله) اینقدر به نرمافزارهای شبیهسازی تسلط داره که الآن در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده و خودشان نرمافزار تولید میکنند و درآمدش هم بالاست. دقت کردید: مدرک لیسانس، تخصص بسیار زیاد روی کدنویسی و نرم افزارها، درآمد چندین میلیونی و بیش از ۱۰ سال سابقه کار. همه اینها با هم لازم هستند.
این نگاه که چرا دولت مرا استخدام نمیکنه یک نگاه از جایگاه ضعف هست. به قول خیلی از افراد با تجربه صنعت، آدم متخصص بیکار نمیمونه. پس اگر بیکاریم، مهارت خاصی نداریم. اگر خود من الآن نمیتوانم در حین سربازی کار کنم و پول در بیاورم، به دلیل آن است که هنوز آنقدر مهارت و تخصص ندارم و گرنه خیلیها هستند که با شرایط مشابه من در حال کسب درآمد هستند. مشکل ما این هست که عادت به آب باریکه کردهایم. باید عادت کنیم از کم شروع کنیم و فکر استخدام دولتی و پشت میز نشینی را از کله خود بیرون کنیم.
جدیداً کسانی که مدام از بیکاری و استخدام دولتی و اینجور چیزها حرف میزنند رو سریعاً از دایره دوستانم حذف میکنم. حس میکنم اینها امید و توکلشون به خدا رو از دست دادن.
پی نوشت یک: طبق قراری که گذاشته بودیم، ۴ نفر از دوستان همراه سایت را در نمایشگاه دیدم و یک سری فایل ویدئویی آموزش اکلیپس در اختیار آنها گذاشتم که واقعا فایلهای خوبی هستند و ان شاءالله که با دقت آنها را ببینند و یاد بگیرند.
پی نوشت دو: چقدر چینی در نمایشگاه اومده بود.
در این پست در مورد مشبککاری ناقص صحبت کردم و پارامترهای آن را توضیح دادم. در این قسمت به بررسی جریان کروی در دادههای چاهآزمایی خواهم پرداخت.
زمانی که چاه به صورت ناقص مشبککاری شده باشد، چاه فقط با قسمتی از سازند ارتباط دارد. به جهت اینکه سطح تماس بین چاه و سازند کاهش مییابد، مقداری از سیال باید مسافت بیشتری را در سازند طی کند تا از طریق چاه تولید شود (شکل زیر). بنابراین یک افت فشار اضافی در ناحیه اطراف چاه ایجاد میشود که آن را با Spp نشان میدهند.
مشخصه اصلی جریان کروی، ایجاد شیب 0.5- در نمودار مشتق فشار میباشد (نمودار سمت چپ).
جریان کروی در زمانهای اولیه (و زودتر از شروع رژیم جریانی شعاعی بینهایت) آغاز میشود.
منیوال نرم افزارهای سفیر و فکت رو بررسی کردم و مشاهده کردم که:
partially penetrating = partially completion = limited entry
یعنی در بسیاری اوقات این سه مفهوم را معادل با یکدیگر گرفته اند.
عکس زیر، رژیمهای جریانی را در یک شکاف با قابلیت هدایت پایین (finite conductivity fracture) نشان میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر فایل PDF را نیز دانلود کنید.
نکته: در زمانهای اولیه، یک جریان خطی در داخل شکاف وجود دارد ولی مانند اثر ذخیره چاه است و مدت کوتاهی برقرار است. به همین دلیل در نمودار مشتق فشار اثر آن دیده نمیشود و اولین رژیم جریانی که در نمودار مشتق فشار دیده میشود، مربوط به جریان دوخطی با شیب 0.25 است.
تذکر: توضیحات بیان شده بر اساس نمودار موجود در متن است. اگر شرایط تغییر کند، مسلماً شکل نمودار و تحلیلها نیز کمی تغییر خواهد کرد.
دریافت
حجم: 1015 کیلوبایت
امروز یکی از دوستان سوالی در مورد smoothing پرسیده بودند. از آنجایی که من به همراه یکی از اساتیدم و همچنین یکی از مهندسان واحد بهرهبرداری شرکت مناطق نفت خیز جنوب در حال نوشتن یک کتاب در زمینه چاهآزمایی هستیم، به شخصه از سوالات دوستان استقبال میکنم. این باعث میشه که خودم هم به دنبال جواب بروم و در ویرایش کتاب هم کمک زیادی خواهد کرد.
✅ و اما منظور از smoothing چیست؟
یک مشکل عمده در تعیین و محاسبه مشتق فشار به روش بوردت، اختلالات و پراکندگی زیاد در مقادیر مشتق است. این مشکل زمانی بارزتر میشود که فاصله میان اندازهگیریهای فشار خیلی کوتاه باشد. برای حل این مشکل به جای استفاده از همه نقاط برای محاسبه مشتق فقط از نقاطی با فاصله مشخص استفاده میشود. معمولاً مقدار x∆ کوچک است (0.01 تا 0.2) و در نرمافزارهای چاهآزمایی بیانگر smoothing میباشد. هرچه مقدار x∆ بزرگتر باشد، مشتق فشار نیز smooth تر خواهد بود.
تذکر: دقت کنید که مثلا مقدار smoothing را برابر 1 نگذارید که این کار باعث میشه خطای زیادی بوجود بیاد. مقدار بهینه همان مقادیر 0.2 تا 0.3 است.
اگر هم علاقمند به مطالعه بیشتر در مورد روش محاسبه مشتق فشار هستید، لینک زیر را که مدتی پیش در سایتم نوشتهام مطالعه کنید:
نحوه محاسبه مشتق فشار برای رسم نمودارهای مشتق فشار در چاه آزمایی
چند نکته:
👈 در حالت transient یا unsteady-state، هنوز اثر افت فشار به هیچیک از مرزهای مخزن نرسیده است.
👈 در حالت transition یا late transient، اثر افت فشار صرفاً به بعضی از مرزهای مخزن رسیده است.
👈 در حالت شبهپایدار یا pseudo-steady state ، اثر افت فشار به تمام مرزهای مخزن رسیده است و در این حالت است که از مفهوم ضریب شکل (shape factor) استفاده میکنیم.
🚫 دو مفهوم transient و transition را با یکدیگر اشتباه نگیرید.
تذکر: گاهی اوقات PSS را semi-steady state نیز مینامند.