کاربرد سه واژه Height ، Altitude و Elevation در مهندسی نفت
پیش از هر چیز تأکید کنم که در این پست تصمیم به بررسی ریشههای این سه لغت و یا ترجمه آنها ندارم. بنابراین این مطلب برای تقویت زبان انگلیسی نوشته نشده و صرفاً برای درک بهتر مفاهیم این واژگان و کاربرد آنها در مهندسی نفت به نگارش در آمده است.
امروز در حال مطالعه یک گزارشی بودم که در آن از اصطلاح «متر حفار» استفاده شده بود (در روزهای آتی یک پست جداگانه در مورد این اصطلاح خواهم نوشت). اینجا بود که متوجه شدم چند مفهوم را به خوبی درک نکردهام و تجسم ذهنی خوبی از آنها ندارم؛ پس شروع به جستجو کردم.
از آنجایی که ریشهیابی یا ترجمه این لغات در تخصص من نیست، با دیدن شکل زیر به خوبی به تفاوت آنها پی خواهید برد:
Height: the vertical distance of a level, a point or an object considered as a point, measured from an specific datum.
برای مثال در شکل بالا، height به عنوان فاصله عمودی از نقطه بالای درخت تا سطح مبنا (مثلاً سطح زمین) تعریف شده است؛ یعنی ارتفاع درخت
Altitude: the vertical distance of a level, a point or an object considered as a point, measured from the mean sea level (MSL).
برای مثال در شکل بالا، altitude به عنوان فاصله عمودی هواپیما تا سطح میانگین دریا تعریف شده است.
Elevation: the vertical distance of a point or a level, on or affixed to the surface of the earth, measured from mean sea level.
برای مثال در شکل بالا، elevation به عنوان فاصله عمودی یک نقطه که بر روی سطح زمین قرار دارد تا سطح میانگین دریا تعریف شده است.
حال سوال پیش میآید که تفاوت Altitude و Elevation در چیست؟
باید بگویم تفاوت در این است که Altitude اشاره به نقاطی دارد که بالای سطح زمین هستند، مانند هواپیما. ولی Elevation اشاره به نقاطی دارد که روی سطح زمین هستند، مانند میز دوار (Rotary table) در دکل حفاری.